تنهایی
نبودنت را هرروز تمرین میکنم
پیشانی نویس من هم همین است
تنهــــــــــــــــــــــــــــــایی
فقط گاهی خداوند سخاوتمندانه زنگ تفریحی ترتیب می دهد
فقط گاهی...
♥ یـ ـــکـ ــی بـ ــــودـ ... هـ ـــنـ ــوزم هـ ــسـ ــت ♥بـه يـاد شقــايـق♥
نبودنت را هرروز تمرین میکنم
پیشانی نویس من هم همین است
تنهــــــــــــــــــــــــــــــایی
فقط گاهی خداوند سخاوتمندانه زنگ تفریحی ترتیب می دهد
فقط گاهی...
خیلے وقت است تظاهـــــر بـہ شـــادے میــڪـنم !
حرفـــ میزنم مثلـ همہ ...
اما ...
خیلے وقت استــ مرده امـــ !
خیلے وقت است دلم میخواهد روزه ی سـڪـوت بگیرم
دلم مے خواهد ببـــــــارم ...
و ڪـسے نپرسد چرا ... !
تو چہ می فهمے
ایـטּ روزها اداے زنده ها را در میـــــــآورم ...
مینویسم نامه ای وروزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی؟
شاید او بگوید لایق من نیستی
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن حالا که دیگر نیستم
میــــــشِه تَـــنهایی بــ ــازی کَــرد
میـــشِه تَـــنهایی خـــَندیـد
میــــــشِه تَـــنهایی ســَفَر کـــَرد
ولـــی خـــِیلی ســـَختِه تـــَنهایی...
تـــــَنهایی رو تَـــحـــَمُل کـــــَرد.
فرقی نمی کند
عاشق باشی یا نباشی
روزی در اوج بودی
عاشقانه هایت دنیا را بر میداشت
در هیاهوی شلوغی خیابان ها
معشوقت محکم تر از خدا هوایت را داشت
وقـتـے حـس میڪنم …
جایــے در ایــטּ ڪره ے خاڪے . .
تــو نفـس میڪشـے و مـטּ …
از هــماטּ نفـس هایتـــ ،،، نفـس میڪشم آرام مــی شوم !
تـو بــاش !!!
هـوایـتـــ ! بـویـت ! بـراے زنده مانـدنـم ڪافـــے ستـــ
دستهــايم را محکمتر بگيـر
من هنوز هم نميخواهــم
تورا...
به دست خاطرات بسپارم...
لعنت به زمونه ای که
مرد بودن درد داره و نامرد بودن کیف . . .
لعنت به زمونه ای که
خوبی کردن تاوان داره و بدی کردن احترام . . .
لعنت به زمونه ای که
پاک بودن تنهایی میاره و خیانت کردن کلاس . . .
ســـردرگــــــــــمــم! من موندم و این زمونه . . .
مـن یک בפֿـترمــ
وقتــے בلـم مــے گیرב
بشقابـــ ـهـا را نمــے شکنمــ
شیشـﮧ ـها را نمــے شکنمــ
غرورم را نمــے شکنمــ
בلـ♥ــ کســے را نمــے شکنمــ
زورم بـﮧ تنهـا چیزے کـﮧ مـیـرسـב
این "بـُـغـــض " لعنتــے اَستــــ . . .
נستــ ـم را بالا مـــے برҐ م و آسمان را پایین مـــے کشـــ ـم
مـــے خواهـــــــم بزرگــــــ ـی زمین را نشان آسمان دهــــــــم ! تا بداند
گمشده ے من ..نه נر آغـــــوش او . . .
♥بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست♥
♥آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست♥
مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
دلگیرم
از خودم دستهایم چشمهایم
اغوشم نفس هایم لبهایم
دلگیرم
از این همه اشفتگی هایم
از این همه مناجات های بی پاسخم
دلگیرم
از تو از همه نامردی ها
دلگیرم
از این روزگار از زندگی از همه خط قرمزهایی که ردشان کردم
آسمان هم امشب به حال من گریست
اما تو دیگر کیستی؟
به راستی که ایمان آوردم تو از جنس ما نیستی
تو مرا، که جسمی بودم بدون روح، مرده ای که فقط نفس می کشد
تو مرا زنده کردی
به من امید دادی
اما به ناگاه مرا کشتی
ای تو که نمی دانم کیستی؟
اگر می خواستی بری چرا آمدی و من را به این زندگی لعنتی امید دادی؟
دلم اندکی مردن می خواهد
صدا میكنم " تــــــــــــو " را...
این " جانی " كه میگویی جانم را میگیرد...!
نزن این حرف ها را
دل من جنبه ندارد
موقعی كه نیستی....
دمار از روزگارم در می آورد...
روياهايم را در کنار کسانی گذراندم
که بودند ولی نبودند
همراه کسانی بودم که همراهم نبودن
وسيله کسانی بودم
که هرگز آنها را وسيله قرار ندادم
دلم را کسانی شکستند
که هرگز قصد شکستن دل آنها را نداشتم
و تو چه دانی که عشق چيست
عشق سکوتی است در برابر همه اينها !!!
درد بی درمان آدم ها !!!!
این روزها پوستم کمی نازکتر شده ،
این روزها طاقتم کمی بی حوصله تر شده ،
این روزها انتظارم کمی بی صبرتر شده ،
این روزها شبهایم کمی بی ماه تر شده ،
این روزها دست هایم کمی خالی تر شده ،
این روزها وجودم پر از تَرک شده ...
تلنگر نزن ،
"" می شکنم ""
خَندھ اَم میگیــــرَد
وَقتے پـس اَز مُدَتــــ هآ بے خَ
بے آنکھ سُرآغے از این دل آوآرھ بِگیرے
میگویے : دِلَم بَرایَت تَنگــــ استــ ..
یا مَرا بھ بازـے گِرِفتــــــھ اے
یآ مَعنے وآژه هایَت رآ خوب نِمیدآنی
دِلتَنــ ـ ـ ـ ـ ــگےاتــــ ارزانے خُودَتــــ ...
˙·٠•●♥≈≈≈ تنــــــــــها و دل شکســـــــــته ≈≈≈♥●•٠·˙
˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙
چرا نگاه می کنی؟
تنهــا ندیده ای؟
به من نخنـــد…
من هم روزگاری عزیــــز دل کسی بودم…
˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙
دلــم بـاران مـــی خواهد ،
بارانـــی آرام امــا طـولانـــی ،
تــا دسـت در دسـت قـــطره هایــش و پـا بـه پـایِ نمناکــی اش ،
همیشه همینطور است....